استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست؟
استراتژی دیجیتال مارکتینگ ارزیابی اهداف مشخصی است که از طریق کانالهای مختلف، قابل دستیابی هستند.
تعریف سادهترش اما این است: استراتژی بازاریابی دیجیتال برنامهای است که به شما کمک میکند به اهداف کسبوکاری خود برسید و در راه رسیدن به این اهداف از ابزارهای موجود، کمپینها و کانالهایی مثل رسانههای فردی، پولی و اکتسابی استفاده کنید
مراحل تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ
برای راحتی درک مسیر، ما آن را به ۷ مرحله تقسیم کردهایم.
گام اول: برای خریداران خود، پرسونا بسازید
اولین چیزی که برای هر نوع بازاریابی باید بدانید، این است که بازاریابی شما قرار است کدام دسته از افراد را مورد هدف قرار دهد و دقیقا میخواهید چه کسی را جذب کنید. کاربرد ایجاد پرسونای خریداران همین است که به شما در تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ کمک کند. پرسونا ساختن یعنی شما از قبل بدانید چه کسی به احتمال زیاد مشتری شما خواهد بود و در واقع ویژگیهای مشتری هدف خود را حدس بزنید.
برای مثال اگر کسبوکار شما در حوزهی پوشاک است باید ببینید مشتری هدف شما در چه سن و سالی است، چه جنسیتی دارد، حدود قد و وزنش چقدر است، چه سرگرمیهایی دارد، شغلش چیست و اطلاعاتی مانند این. هرچقدر این اطلاعات جزییتر باشند، شما میتوانید نیازهای مشتری خود را بهتر برآورده کنید. سایت HubSpot امکانی برایتان فراهم کرده است که بتوانید تا سه پرسونا به صورت رایگان بسازید. برای یادگیری بهتر این ابزار اینجا کلیک کنید. در تصویر زیر نمونهای از پرسونا را مشاهده میکنید.
گام دوم: اهداف و منابع خود را مشخص کنید
هدف هر بخش از کسبوکار باید در راستای هدف کلی بیزنس باشد. مثلا اگر هدف شما این است که درآمد خود را در سال جاری ۲۰٪ افزایش دهید، ممکن است همکاران بخش بازاریابی شما به دنبال افزایش ۵۰ درصدی گرفتن لید باشند، تا هدف کلی کسبوکار را محقق کنند. هدف بازاریابی شما، هرچیزی که باشد، به منابع مناسبی احتیاج دارید تا رسیدن به آن ممکن شود. این منابع میتوانند ابزارهای فیزیکی مثل تجهیزات بهروزتر برای فیلمبرداری باشند، یا ایجاد یک کانال جدید مانند ایمیل مارکتینگ برای ارتباط با مخاطبان یا حتی یک فرد متخصص.
گام سوم: کانالهای دیجیتال مارکتینگی که در اختیار دارید را ارزیابی کنید
خیلی وقتها پیش میآید که موقع مرتب کردن کمد ابزار یا لباسهایمان به یک مورد بر بخوریم که اصلا وجودش را فراموش کرده بودیم. برای اینکه چنین اتفاقی دربارهٔ کانالهای دیجیتال مارکتینگمان نیفتد، بهتر است یک لیست از این کانالها داشته باشیم.
باید بدانید چه کانالهایی برای دیجیتال مارکتینگ در اختیار دارید. هر کانالی در اختیار دارید را در یک spreadsheet جمعآوری کنید. حالا یک نمای کلی از رسانههایی که در دسترس شماست پیش روی خود دارید. این رسانهها به سه دسته تقسیم میشوند. رسانههای فردی، اکتسابی و پولی که در زیر توضیح مختصری از آنها را میخوانیم.
- رسانهی فردی یا owned media هر دارایی دیجیتالی است که مخصوص به برند شماست؛ مانند وبسایت برند، اکانت اینستاگرامی که در اختیار دارید، بلاگی که در آن مینویسید و هر ابزار دیجیتال دیگری که به آن دسترسی دارید.
- رسانهی اکتسابی یا earned media به اعتباری میگویند که شما از طریق بازاریابی دهانبهدهان (Word Of Mouth) کسب کرده باشید. ممکن است این رسانه کارهای مربوط به روابط عمومی شما باشد، محتوایی باشد که شما در بلاگ خود منتشر کردهاید و چندین بار به اشتراک گذاشته شده است یا تجربهی رضایتبخش یک مشتری باشد. رسانهی اکتسابی تصدیقی است که شما با استفاده از این روشها بدون پرداخت هیچ هزینهای به دست آوردهاید.
- رسانههای پولی یا paid media آن دسته از رسانهها هستند که شما در ازای دیده شدن در آنها باید هزینهای را پرداخت کنید. این دسته شامل ابزارهایی مثل گوگل ادز، پستهای اسپانسردار در شبکههای اجتماعی، تبلیغات بنری در وبسایتها، تبلیغات تلویزیونی یا هر وسیلهی دیگری است که با این سیستم کار کند.
مشخص کردن دقیق این کانالها و انواع آنها به شما کمک میکند از ابزارهای خود دقیقتر و در جخت اهداف خود استفاده کنید.
گام چهارم: برای تولید محتوای خود برنامهریزی کنید
محتوا، که بخشی از رسانههای فردی هر برند است، قلب دیجبتال مارکتینگ محسوب میشود. هر پیامی که برند شما ارسال میکند میتواند به عنوان محتوا شناخته شود؛ از صفحهٔ «دربارهی ما» گرفته تا پستهای بلاگ و کتابهای الکترونیکی (e-book) منتشر شده. محتوا، بازدیدکنندگان شما را به لید تبدیل میکند و حضور آنلاین شما را بهبود میبخشد.
برای بهبود کمپینهای رسانهی فردی و محتوای خود میتوانید از تکنیکهای زیر استفاده کنید:
- محتواهای فعلی خود را بررسی کنید.
- کمبودهای محتوا را شناسایی کنید.
- یک برنامهی منسجم برای تولید محتوا بنویسید.
گام پنجم: کمپینهای رسانههای اکتسابیتان را بررسی کنید
مرحلهی بعدی در تدوین استراتژی بازاریابی دیجیتال این است که به کارهایی که تا امروز برای بازاریابی برند خود انجام دادهاید فکر کنید و به کارامدی هر یک امتیاز دهید. برای راحتی کار خود میتوانید از ابزاری مثل Google Analytics استفاده کنید. به آنها رتبه دهید و مشخص کنید بیشترین جذب ترافیک و لید از کدام بخش بوده است، کدام پست شما در شبکههای اجتماعی بیشتر به اشتراک گذاشته شده است یا کدام تدبیر شما رضایت مشتری را به همراه داشته است و مواردی از این دست. روی نقاط قوت خود تمرکز کنید. نقاط ضعف خود را بشناسید، آنها را اصلاح یا با کمپینهای دیگر جایگزینشان کنید.
گام ششم: کمپینهای رسانههای پولیتان را بررسی کنید
مانند آنچه در مرحلهٔ قبل انجام دادید این بار کمپینهای پولی خود را بررسی کنید. مثلا بررسی کنید که آیا تبلیغات تلویزیونی که چند ماه پیش پخش کردید، نتیجهٔ مثبتی داشته است یا خیر. پلتفرمهای مختلفی که در آنها تبلیغات پولی انجام دادهاید را بررسی کنید و نقاط ضعف و قوت هر یک را بشناسید. تصمیم بگیرید که آیا تداوم تبلیغات در هرکدام از پلتفرمها بهینه است یا نه و اینکه کدامیک از آنها بیشتر برای رسیدن به اهدافتان به شما کمک میکنند.
گام هفتم: تمام گامهای بالا را در کنار هم به کار بگیرید
با ساخت پرسونای خریدار توانستید او و نیازهایش را بشناسید، سپس هدف و ابزارهایتان را شناختید، با بررسی کانالهای مختلف بازاریابی که تاکنون از آنها استفاده کردهاید توانستید ببینید کدامیک مؤثرتر بودهاند و حالا وقت آن است که از تمام این مراحل استفاده کنید و یک سند استراتژی جامع برای خود تهیه کنید و مطابق با آن پیش بروید. سند استراتژی شما نقشهی راه موفقیتتان است. بهتر است استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود را برای طولانی مدت، حدودا ۶ تا ۱۲ ماه، برنامهریزی کنید. این نکته به شما و تیمتان کمک میکند بدانید هر کاری را دقیقا تا چه موقع باید تمام کرده باشید.
مزایا و اهمیت استراتژی دیجیتال مارکتینگ
- اولین و مهمترین مزیت این است که به کار شما نظم میدهد و روند کار (workflow) شما را مشخص میکند.
- داشتن یک رویکرد استراتژیک کمک میکند که برند شما دیده شود.
- از دیگر مزیتهای استراتژی بازاریابی دیجیتال این است که علمی و مبتنی بر تحقیقات است. به غریزهٔ خود توجه نکنید. هنگام کار همه چیز باید علمی و دقیق باشد.
- اهداف بازاریابی و فروش را در یک راستا قرار میدهد. با داشتن یک استراتژی مشخص، بخشهای مختلف یک کسبوکار ملزم میشوند در جهت ویژن (vision) شرکت گام بردارند.
- شما با استفاده از استراتژی میتوانید به اهداف خود برسید. ممکن است هدف شما افزایش ترافیک سایت باشد، یا شاید بخواهید روی افزایش فروش متمرکز شوید. استراتژی دیجیتال مارکتینگ به شما کمک میکند بتوانید در مسیری هموارتر به سمت اهدافتان پیش بروید.
نمونههایی از کاربردیترین استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ
۱. انتشار بلاگپست با نگاهی بر سئو
۲. بازاریابی ویدیویی در یوتیوب
۳. بازاریابی شبکههای اجتماعی
۴. تولید پادکست
۵. ایمیل مارکتینگ
۶. ایجاد فرومهای مرتبط (تالارهای گفتوگو)
۷. تبلیغات
اگر استراتژی دیجیتال مارکتینگ نداشته باشیم با چه مشکلاتی روبرو میشویم؟
برای پیشبرد هر کاری به برنامهریزی احتیاج داریم. اگر از قبل بدانیم برای یک کار چه اصولی را در نظر گرفتهایم و مقصدمان مشخص باشد احتمال اینکه در آن موفق شویم بسیار بیشتر است. اگر یک استراتژی منسجم نداشته باشیم کارهایمان دچار بینظمی میشوند، هماهنگی بین واحدهای شرکت از بین میرود و این بینظمی از چشم مشتری دور نمیماند.
برای مثال نداشتن زمانبندی مناسب برای تولید محتوا، باعث دور شدن مشتری از برند و فراموشی او میشود. همچنین اگر دقیقا ندانیم بودجهي خود را کجا و به چه صورت خرج کنیم، ممکن است شرکت با مشکل مالی مواجه شود.چقدر بودجه برای دیجیتال مارکتینگ نیاز داریم؟
سؤالی که در ذهن خیلی از صاحبان کسبوکار یا کسانی که تازه میخواهند شروع به ایجاد کسبوکار کنند پیش میآید، این است که چه میزان از بودجه باید به دیجیتال مارکتینگ اختصاص داده شود؟
میزان بودجهای که بیشتر شرکتها برای بازاریابی خود طی یک سال در نظر میگیرند، بسته به نوع کسبوکار متفاوت است. به طور معمول شرکتها ۱۰ درصد فروش خود را به مارکتینگ اختصاص میدهند. اینکه از این ۱۰٪ چه میزانی را به دیجیتال مارکتینگ اختصاص میدهید، بستگی به سیاستهای شرکت و آنلاین یا آفلاین بودن حوزهٔ کاری شما دارد. شرکتهایی که کسبوکار آنلاین دارند، بودجهی بیشتری را به دیجیتال مارکتینگ اختصاص میدهند.
منبع: تیم تخصصی استارتاپساز
یک پاسخ
I like this web blog very much, Its a really nice
place to read and obtain info.Money from blog