با اینکه هر روز یک فرصت جدید برای یادگیری، رشد و توسعه است اما ممکن است گاهی استارتاپ‌ها در کار دچار مشکلاتی شوند که رهایی از آن کمی دشوار باشد.ما در این نوشته با هم روش ها و مشکلاتی که ممکن است به آن دچار شویم را می خوانیم.

1-عدم آمادگی

این روز ها انرژی مثبت و ابزار صحیح می تواند کوه ها را جابجا کند. همینطور با نگرش مثبت و پروسه فکری خلاقانه چیزی نیست که نتوانید به آن برسید. اما داشتن حداقل دانش مارکتینگ امری الزامی است؛ و این درحالیست که میبایست  بر مسائل مالی نیز تمرکز داشته باشید.

2-حمایت

به محض این که یک کسب و کار را استارت می زنید، شاید به آن فکر نکنید که باید هر چه در توان دارید به آن اختصاص دهید! باید تمام توانایی ها و از خودگذشتگی هایتان را نشان دهید؛ به کمبود مادی توجه نکنید و بدون شک به جلو بروید. همینطور باید از همه اطرافیان کمک بخواهید تا حداقل به صورت معنوی شما را یاری کنند. بدون توجه به نکات بالا، شکست پروژه قطعی است.

3-نقش پذیری بالا

در روز های اولیه به خاطر بسیاری از عوامل، چه بخواهید و چه نخواهید، باید بسیاری از کار ها را خودتان انجام دهید. انجام کار شبکه های اجتماعی، حسابداری، فروش، بازاریابی و … کار هایی هستند که در اوایل بر دوش شما هستند.

البته شاید با پیش رفتن زمان، به این فکر کنید که خب این بهترین کار هست و از استخدام های زائد جلوگیری کنیم، اما قضیه اینجاست که یک متخصص با نیمی از زمانش، تمام کار شما را انجام می دهد.

4-سریع رشد کردن

برای تاسیس یک کسب و کار، زمان نیاز است و زمانی که برنامه های بزرگی دارید، طرز تفکر و خوشبینی شما تحسین برانگیز است! اما همیشه نمی توان راه صد ساله را یک شبه رفت؛ ایجاد برندینگ، شهرت مناسب، وفاداری مشتریان (مسائل اساسی یک کسب و کار موفق) زمان می برد.

5-هزینه بر موارد غلط

هنگامی که در 12 ماهه اول بیزنس خود به سر می برید، به نظر می رسد همه چیز به خوبی پیش برود؛ در این زمان، وب سایت تان را بهبود می دهید، دستیار استخدام می کنید و شاید هم یک خودروی شرکتی جدید بخرید! اکنون شما در حال هزینه بر مواردی هستید که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار نیست و شاید سرمایه گزاری آن ها در کار بتواند به سود آوری بیشتر شما کمک کند.

6-پذیرش اشتباهات

یک استارت آپ موفق بر مبنای یک محصول قابل اطمینان و دانستن علم بیزنس بدست می آید. اما 12 ماه اول بیزنس همینطور به تست، عرضه اولیه و خطا ها نیز می پردازد و نیاز به شخصیت قدرتمندی احساس می شود تا هر هنگام که به بن بست یا خطا می خوریم آن را بپذیریم. استبداد و خودسری می تواند عواقب بسیار بدتری را به همراه داشته باشد.

7-سخت گیر بودن و کنترل همه چیز

هنگامی که یک استارت آپ را رهبری و یک راه جدید به وجود می آورید، شما بهترین دانای آن ایده و کار هستید و هیچ فرد دیگری نمی تواند به خوبی شما از پس آینده نگری و مسائل در خور برآید. مدیریت مناسب همه منابع و وظایف می تواند علاوه بر رشد هر روزه، شما را از لبه پرتگاه دور کند.

8-مدل بیزینسی ضعیف

بیزنس مدل راهکاری است که می تواند بیزنس شما را گسترش دهد. اما مهم است که مدل شما حتما واقعی باشد و خیال پردازنه تنظیم نشده باشد. اگر راهکاری تنظیم کنید که با بیزنس شما همخوانی نداشته باشد، بهتر است با یک مدل ساده شروع کرده و با گذشت زمان، آن را بهبود داده و بر حسب تشخیص توسعه دهید.

9-بیش از حد فکر کردن

در همین حین که استراتژیک بودن از اهمیت بالایی برخوردار است، وقت گزاشتن بیش از حد و آنالیز و فکر، می تواند شما را به فرصت های اشتباه هدایت کند.

10-دوری از دیگران

بسیاری از بیزنس های آنلاین این روز ها، به آسانی با یک دستگاه رایانه امکان پذیر است. بخش فروش و مارکتینگ می تواند به صورت آنلاین و با توجه به ماهیت محصول صورت گیرد. همینطور ملاقات حضوری مشتریان، واسطه ها و تامین کنندگان یک امر اجتناب ناپذیر و ضروری است.

انجام این گونه قرار های ملاقات می تواند به آسانی روابط با ارزشی را برای رشد بیزنستان رقم بزند. شاید هم فردی محافظ کار باشید که ترجیح می دهد از این گونه ملاقات ها صرفنظر کند. اما باید در نظر داشته باشید نمی توانید برای همیشه از این کار جلوگیری کنید. گاهی باید تظاهر کنید.